"فرهنگ" و "فراغت"؛ دو سیبی که در قهوه‌خانه‌ها دود می‌شوند -

ساخت وبلاگ
تاريخ ارسال مطلب : دوشنبه یکم آذر ۱۳۹۵ - 18:45

سبلانه گزارش می‌کند؛
"فرهنگ" و "فراغت"؛ دو سیبی که در قهوه‌خانه‌ها دود می‌شوند علی یک فارغ التحصیل دانشگاهی می‌گوید که به دلیل پیدا نکردن شغل متناسب با رشته تحصیلی و عدم نیاز قهوه خانه داری به سرمایه خاص، این شغل را به عنوان حرفه خود انتخاب کرده است تا صاحب کنج دنج شود.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی، قهوه‌خانه دیروز یک حرفه بود تا شغل؛ صاحب آن مدتها زیر دست استاد شاگردی می‌کرد و فوت و فن های این حرفه و ضوابط اخلاقی و حرفه ای را فرا می گرفت و صاحب قهوه خانه می‌شد؛ اما قهوه‌خانه امروزه تبدیل به شغلی شده است که در آن افراد بدون آموزش و مهارت، صاحب کنج دنج می‌شوند.
ورود افراد گروه سنی خاص به قهوه خانه های قدیمی، یک تابوی عرفی و فرهنگی بود و نوعی نگاه سنگین اجتماعی به چنین افرادی می‌شد، افراد مسن حاضر در قهوه خانه به طور اتوماتیک وارد کارکرد امر به معروف و نهی از منکر می‌شدند و گروه های سنی پایین را آمرانه و تحکم آمیز از حضور در چنین اماکنی بر حذر می‌داشتند.

قهوه خانه‌ در گذر زمان دست خوش تغییرات وسیع اجتماعی و فرهنگی شد؛ به گونه ‌ای که این مراکز از وظیفه اصلی خود که انتظام روابط اجتماعی، باورهای جمعی و بقای ارزش‌های فرهنگی ایرانی ـ اسلامی است، فاصله گرفته و امروز به مرکز فساد تبدیل شده و دیگر اثری از نقالی و ترویج فرهنگ سنتی و دستاوردهای ادبی و هنری گذشتگان در آن نیست.
بیکاری، نبود اماکن تفریحی و سرگرمی در سطح شهرها، فقدان نظارت والدین بر فعالیت‌های فراغتی و سرگرمی‌ها و از همه مهمتراحساس رهاشدگی فرزندان از عوامل بسترساز گرایش به قهوه خانه است؛ قطعا این گرایش فزاینده به قهوه‌خانه‌ها که مولود شرایط اقتصادی و فرهنگی خاصی است خطرناک و نگران کننده است و نباید نادیده گرفته شود.
ناگفته پیداست وضعیت اسفبار قهوه خانه های کنونی (پاتوق اراذل و او باش و مواد فروشان)، افزایش مصرف کننده های کم سن و سال قلیان، رشد قارچ گونه قلیان سراهای بدون مجوز در استان اردبیل، مصداقی از ولنگاری فرهنگی و اقتصادی و ضعف نظارت دستگاه‌های متولی است؛ جدای از پیامدهای وحشتناک و هزاران امراض خطرناک و کشنده قلیان که ارمغان این پدیدۀ شوم است، آثار سوء فرهنگی و اجتماعی آن نگران کننده تر است و دودش به چشم همه خواهد رفت.

علی یکی از صدها قهوه‌‌خانه‌دار اردبیلی که خود برای فرار از بیکاری به این شغل روی آورده، می گوید: علاقه زیادی به ادبیات داشتم این رشته را برای تحصیل در دانشگاه انتخاب کردم اما بعد از پایان مقطع کارشناسی و ازدواج و بیکاری، به پیشنهاد یکی از دوستان وارد این شغل شدیم؛ چون این کار نیاز به سرمایه آنچنانی نداشت؛ یک مغازه اجاره کردیم و حالا هم از درآمدم راضی هستم.
وی  با اظهار تاسف از اینکه بیشتر مشتریانش جوانان هستند و این روزها افراد سالخورده کمتر به قهوه خانه ها مراجعه می کنند، می‌گوید: دلیل اصلی حضور جوانان در قهوه خانه‌های اردبیل بیکاری است؛ خیلی از جوانان به صورت دسته جمعی به اینجا می‌آیند و ساعتها با هم به گپ و گفت می نشینند که همه اینها حکایت از بیکاری آنها دارد.

او در کنار بیکاری به نبود اماکن تفریحی نیز اشاره می کند و می‌گوید: ورزش تنها سرگرمی بیشتر جوانان اردبیلی است؛ اما کرایه‌های نجومی برای یک و نیم ساعت ورزش در سالن های ورزشی اردبیل، جوانان را از تنها سرگرمی‌شان هم محروم کرده است؛ جوانانی که هیچ درآمدی ندارند و برای فرار از بیکاری و گرفتار نشدن در دام اعتیاد به ورزش روی می‌آورند.
داود عبدالهی جامعه شناس و مدرس دانشگاه های اردبیل معتقد است: بی تردید توسعه فزاینده و لجام گسیخته قهوه خانه ها در سالهای اخیر و در سطح شهرها به موضوع کهنه شده فقدان مدیریت فرهنگی- اجتماعی و تولیت آن بر می گردد؛ از چند زاویه مهم می توان به این امر نگاه کرد. اول اینکه شکل کیری آسیب گونه قهوه خانه مولود شرایط اجتماعی خاصی است که بدون توجه به آن نمی توان تحلیل درستی ارائه کرد.
وی می‌گوید: در شرایطی که امکان دیالوگ‌های دوطرفه و عرصه ای برای گفتگوی آزاد عمومی مهیا نباشد خواه ناخواه گفتگوها زیرزمینی و قهوه خانه ای می شود به دلیل اینکه در قهوه خانه افرادی با درد و ذائقه مشترک کنار هم می آیند و در مورد دغدغه های مشترک خود گفتگو می کنند یعنی قهوه خانه بیش از انکه کارکرد مصرف چای و قهوه و قلیان داشته باشد کارکردهای اجتماعی و فرهنگی و حتی سیاسی دارد این عرصه در غیاب بسترهای اجتماعی مناسب و گردش آزادانه اطلاعات و نقد عملکرد مسئولین شهری شکل می گیرد و به عرصه ای عاری از نظارت دستگاه های ناظر تبدیل می شود از این رو توجه به موارد فوق می تواند نقش کاهنده ای بر روند روبه تزاید اقبال عمومی به این فضاها باشد.

این استاد دانشگاه ادامه می‌دهد: معتقدم باید به لحاظ کارکردی بین قهوه خانه های قدیمی و امروزی تفاوت ماهوی قائل شد گر چه نکات مشترکی هم می توان بین این دو مشاهده کرد، از وجوه ممیزه اقبال به قهوه خانه های امروزی در سطح شهر، ترکیب سنی و جنسی جمعیتی است که به این مکان مراجعه می کنند در حالی که سابق بر این و یکی دو دهه پیش اغلب افراد مسن و بیشتر مردها به این مکان ها رفت و امد داشتند و قهوه خانه بیشتر کارکرد گذران اوقات فراغت برای طیف سنی و صنفی خاص داشت همچنین متولی قهوه خانه ها نیز افراد دنیا دیده بودند و سالها در چنین پاتوق هایی، خود دود قلیان دیده و چشیده بودند افراد خودساخته ای که کوچک و بزرگ و احترام می دانستند و خود اهل دیانت و فرهنگ و دلسوز جامعه بودند؛ قهوه خانه ها کارکرد جامعه پذیری صنفی و شغلی داشتند به عبارت دیگر اغلب صنوف اجتماعی برای خود قهوه خانه های خاصی داشتند و در آنجا به تبادل افکار و گفتگوهای صنفی و شغلی و طرح مسائل حرفه ای و گاهی اجتماعی و سیاسی جامعه می پرداختند همچنین این قهوه خانه ها کارکرد مهم اموزش هویت دینی و ملی را نیز داشتند ؛ پرده خوانی، شاهنامه و ذکر مصائب و رشادت های بزرگان دینی و همچنین تقویت باورهای اعتقادی افرادی که در این مکان ها دور هم جمع می شدند نقل غالب محافل قهوه خانه ای بود.
عبدالهی می گوید: متاسفانه امروز این مکان ها پاتوق نوجوانان، دانش آموزو دانشجویان اعم از دختران و پسران شده است گاهی صاحبان قهوه خانه ها افراد نوجوانی هستند که یا از بد حادثه به این شغل روی اورده اند و یا اینکه اگاهانه انتخاب کرده اند در این مکان ها تقریبا فضای نسبتا ازادی برای افراد و اقشار و طبقات اجتماعی حاضر فراهم می شود که پتانسیل اسیب زایی و اسیب پذیری بالایی دارند در این پاتوق های شهری گاهی تجارب و گفتگوهایی رد و بدل و طرح می شوند که به لحاظ سنی و جنسی قویا خطرناک هستند.
این جامعه شناس اردبیلی معتقد است: نوع مواد مورد مصرف در چاق کردن قلیان (نوع تنباکوی مصرفی و مواد مورد استفاده در خیساندن آنها که دارای ترکیبات شیمیایی اعتیاداور هستند) مایه نگرانی است در حالی که در قهوه خانه قدیمی ورود افراد گروه سنی خاص (مثلا زیر 30 سال) یک تابوی عرفی و فرهنگی بود و نوعی نگاه سنگین اجتماعی به چنین افرادی می شد به زبان دیگر افراد مسن حاضر در قهوه خانه بطور اتوماتیک وارد کارکرد امر به معروف و نهی از منکر داشتند و این گروه های سنی پایین را آمرانه و تحکم امیز از حضور در چنین اماکنی بر حذر می داشتند.
مدرس دانشگاه های اردبیل معتقد است: فقدان نظارت والدین بر فعالیت های فراغتی و سرگرمی های فرزندان و در نتیجه احساس رهاشدگی فرزندان، فقدان اماکن تفریحی و سرگرمی در سطح شهرها همچنین پایین بودن نرخ اشتغال افراد از عوامل بستر ساز گرایش به قهوه خانه است. قطعا این گرایش فزاینده خطرناک و نگران کننده است لذا باید برای اوقات فراغت دانش اموزان، دانشجویان، دختران و پسران نه فکر موضعی و موقتی بلکه برنامه ریزی بلند مدت داشت بالاخره بخشی از اقبال به قهوه خانه ها به نبود مراکز ورزشی و تفریحی و عرصه های بانشاط در سطح شهر بر می گردد.
وی اذعان دارد: اثار اسیب زای چنین فقدانی به مراتب از نبود عرصه های آموزشی اگر بیشتر نباشد کمتر نیست؛ در مراکز علمی و دانشگاهی به اندازه عرصه سازی برای علم و اموزش برنامه ریزی و عرصه سازی اجتماعی و فرهنگی نداشته ایم و در این ادعا نباید کوچکترین تردید داشت؛ متاسفانه در دانشگاه های سطح شهر تدبیر مناسبی برای محیط های تعامل سالم دانشجویان اندیشیده نشده است و فراغت و عرصه های سالم تعاملات فکری و فرهنگی و محیط های فراغتی دانش آموزان، جوانان و دختران و پسران به قیمت احداث کلاس و فضاهای اموزشی قربانی شده است.
این جامعه شناس که معتقد است: مهندسی علمی اوقات فراغت در طول سال و نه فصلی برای جمعیت دانش اموزشی و دانشجویی می تواند از حجم گرایش به این مکان ها جلوگیری کند، می گوید: سالم سازی این مکان ها از یک سو و اموزش عواملی که در این قهوه خانه از مشتریان میزبانی می کنند در اینکه از قبول افراد زیر سن خاص ممانعت کنند و در صورت عدم رعایت این موازین با مجازات ویژه ای مواجه شوند همچنین آگاهی بخشی به خانواده ها و جوانان (دانش اموزان و دانشجویان اعم از دختران و پسران و تحلیل اسیب های این اماکن برای این افراد) در مورد اسیب های این اماکن و مواد مصرفی در آن بسیار کارساز خواهد بود.
وی می افزاید: همچنین نظارت جدی دستگاه های متولی استان بر عملکرد قهوه خانه ها و ورود جدی صنف یا اتحادیه قهوه خانه داران استان و طرح اسیب های بالقوه و بالفعل این اماکن که طبق یک امار سرانگشتی تعدادشان در سطح شهر اردبیل به 890 مورد می رسد (البته قهوه خانه هایی که فعالیت آنها رسمی بوده و مجوز دارند و چنانچه تعداد قهوه خانه های زیرزمینی و غیررسمی را به این ممنوعیت ورود افراد و اقشار سنی و جنسی و صنفی خاص به این مکان ها الزامی است ، می تواند از گستره اسیب زایی این پاتوق های شهری بکاهد.
عبداللهی تاکید می‌کند: دستگاه های فرهنگی استان و شهر باید در ایجاد نشاط اجتماعی واقعی برای افراد و اقشار و طبقات شهری اقدامات جدی به عمل آورند علاوه بر این حمایت از طرح های خود اشتغالی و سرمایه گذاری در سطح استان می تواند در این زمینه کمک موثری بکند چرا که اغلب مدیران و صاحبان این قهوه خانه ها افراد بیکار و شکست خورده اقتصادی هستند که به خاطر ورشکستگی و در نتیجه بیکاری به اتلاف وقت در این مکان ها می پردازند . به هرحال همانطور که اشاره شد روند موجود مولود شرایط اقتصادی و فرهنگی خاصی است که نباید نادیده گرفته شود.

به هرحال قهوه خانه دیروز یک حرفه بود تا شغل؛ به این معنا که صاحب آن مدتها زیر دست استاد شاگردی می کرد و فوت و فن های این حرفه و ضوابط اخلاقی و حرفه ای را فرا می گرفت و بعد به ایجاد آن اقدام می کرد اما امروزه تبدیل به شغل شده است که در آن افراد بدون اموزش و مهارت و طی مراحل شاگردی صاحب قهوه خانه می شوند؛ باید اتحادیه و صنف قهوه خانه داران شهر برای مدیریت قهوه خانه ها دوره های اموزشی حرفه ای بویژه در زمینه الزامات اخلاق حرفه ای را اموزش دهند چون به دلیل نبود اشنایی صاحبان این مکان ها با ضوابط اخلاق حرفه ای، اسیب های عدیده ای در کمین افرادی که به این مکان ها رفت و امد دارند، وجود دارد.
آیا فساد سازمان یافته در قهوه‌خانه‌های اردبیل در جریان است؟
انتهای پیام/


وبلاگ جامعه شناسی...
ما را در سایت وبلاگ جامعه شناسی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sociobloga بازدید : 197 تاريخ : شنبه 10 تير 1396 ساعت: 4:16